کد مطلب:318392 شنبه 1 فروردين 1394 آمار بازدید:232

گفتار چهارم




گسترش روحیه انقلابی



هر انقلابی با گسترش روحیه انقلابی همراه است. منظور از این روحیه،وضعیتی است كه اقشار مختلف جامعه، هر قشر و طبقه ای بنابر ویژگیهای خاص خود نارضایتی از وضع موجود را آشكار می كند و با پذیرش اندیشه سیاسی جایگزین، هرگونه ناملایمات و مجازاتها و محرومیتهای احتمالی را در برابر ظاهر ساختن نارضایتی خود می پذیرد و به عبارت دیگر، تاوان و بهای ابراز روحیه انقلابی را می پردازد.



در انقلاب اسلامی هر قشر و گروه، صنف و طبقه ای را مدّنظر قرار دهیم، اظهار نارضایتی خود را در بالاترین حد ممكن به عرصه ظهور رساند. در جامعه شهری اصناف مختلف به روشهای گوناگون و بی اعتنا به خطرات و مجازاتها نارضایتی خود را ابراز داشتند و از هر مناسبتی برای ابراز نارضایتی خود سود جستند كه نماد بارز آن تعطیلی مراكز تجاری(1) و اعتصاب و شركت در تظاهرات و سردادن شعارهایی مبنی بر محكوم ساختن رژیم پهلوی و ابراز شعارهایی كه بیانگر خواست سامان جدید سیاسی بود. طبقه كارگر نیز با دست از كار كشیدن و به تعطیل كشاندن مراكز تولیدی و پیوستن به خیل عظیم تظاهرات كنندگان، گسترش روحیه انقلابی را به منصه ظهور رساندند.(2)



علاوه بر اقشار مشاغل آزاد، گسترش روحیه انقلابی در بین كارمندان دولت(3) و به تعطیلی كشاندن ادارات و شركتهای تابعه حاكی از عمق نارضایتی ها بود. پیوستن دانش آموزان(4) و دانشگاهیان اعم از نوجوانان و جوانان پسر و دختر گام دیگری در بسط و گسترش نفی نظام حاكم بر كشور بود كه با كشیده شدن دامنه روحیه انقلابی به صنعت نفت و تعطیلی پالایشگاه ها علی رغم فشارهای نظامی بر اعتصاب كنندگان شركت نفت، و فلج ساختن قدرت اقتصادی رژیم پهلوی، گسترش این نارضایتی در ایران ابعاد جهانی یافت.



موج نارضایتی در شهرها محصور نبود، بلكه به روستاها نیز گسترش یافت؛ اگر چه نمود و انعكاس آن كمتر امكان پذیر بود. بالا گرفتن ابراز نارضایتی به مهم ترین پایه قدرت رژیم، یعنی ارتش هم رسوخ كرد و نه تنها سربازان با تمرّد از دستورات فرماندهان روحیه انقلابی خود را بروز دادند، بلكه ایجاد تزلزل در گارد جاویدان و حمله به نهار خوری پادگان لویزان(5) از نقطه های اوج گسترش و نفوذ روحیه انقلابی بود كه این روحیه انقلابی با بیعت جمعی از همافران با رهبری انقلاب به اوج خود رسید و بسیاری از وابستگان رژیم با تأسی به محمدرضا شاه از كشور گریختند.





1 - امام خميني قدس سره، صحيفه نور، ج 2، تهران: وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامي، 1361، ص 103.

2 - جلال الدين مدني، پيشين ، ص 262.

3 - ابراهيم يزدي، آخرين تلاشها در آخرين روزها، ويرايش دوم، تهران: انتشارات قلم، 1379، ص 188.

4 - اكبر خليلي، پيشين، ص 249.

5 - حسين فردوست، پيشين، ص 625.